ستایش  به معنای  حمد وسناستایش به معنای حمد وسنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

بهترین یار

درد دل

گلم سلام نمی دونی این روزا چه روزای سختیه بسیار بسیار سخت انتظاری بس دردناکتر ازگذشته خدای بزرگ خدای مهربان به مظلومیت دل پاک شما هر چه زودتر ما رو از این ناراحتی نجات بده دیروز هم به همراه دایی علیت و منو بابایی رفتیم چاهگیر واسه سم پاشی و ظهر اومدیم امسال برای سال دوم درختای پسته ی خودمون برای دومین سال به مقدار خیلی کم بار گرفته گلم نمی دونی این روزا چقدر سخته به حدی که اصلا قابل بیان نیست برای خودمون دعا کن چه میدونم دعا شما حتما براورده میشه  ...
31 فروردين 1392

سیزده بدر + مسافرت شیراز

گلم سلام روز یازدهم فروردین ما با عمویا و باباقنبری وعمه فرح ساعت 6 صبح به سمت شیراز حرکت کردیم البته ما که شبش کلا از ترس زلزله بیدار بودیم به هرحال توی مسیر فقط عمویا روبردیم پاسارگاد ما که قبلا دیده بودیم به هرحال تفریانه ساعت یک رسیدم خونه عمه فاطمه به قصد دین پدر شوهرش و مادر شوهرش که از مکه اومده بودن و ناهار همونجا خوردیم و سریع بلند شدیم و رفتیم خونه عمه رباب اونجا هم یه نیم ساعتی نشستیم چون عمویا خیلی عجله داشتن و برگشتیم توی نسیر هم رفتیم تخت جمشیدو ببینیم که گفتن بسته شده به هر حال اومدیم خونه جاده هم بسیار شلوغ بود و روزه سیزده بدر هم نه همرای باباقنبری بودیم نه بابا فیروزیا و مختص منو شما و مامانی بود همه با هم رفتیم بهترین جا...
15 فروردين 1392

زلزله 30.9 ریشتر

گلم سلام بعد سی و دوسال عمر وحشتناک ترین و بزرگترین عظمت خداوند بزرگ رو دیدم روز جمعه نهم فروردین 92 ساعت 8:03 صبح خوابیده بودیم که ناگهان صدای بسیار بسیار مهیبی و لرزش نسبتا شدیدی اومد و منو و مامانی با ترس از جا پریدیم و من گفتم زلزله و سریع شما رو برداشتیم و اومدیم توی حیاط و سریع ماشینو سوار شدیم و اومدیم پایین واقعا واقعا ترسناک بود و بی سابقه  30.9 ریشتر به گفته شاید 70 سال پیش چنین اتفاقی افتاده بود خلاصه آوارگی و بیچارگی شروع شد شب به خیال اینکه دیگه تموم شده همه رفتن خونه هاشون و باز ساعت 1:45 همین اتفاق باقدرت 1.3 ریشتر باز واقعا با عجله ریختیم بیرون وهمین شد که تا چند شب پایین جلوی خونه بابافیروزی با همه ی همسایه ها تا صبح ...
15 فروردين 1392

سال 1392 مبارک

گلم سلام امروز اولین روز کاری سال 92 هست واسه همین میخواستم اولین حرفا رو باز برای شما بزارم گلم امروز 5 فرودین 92 راستش تعطیلات امساب برام خیلی خیلی متفاوت از سالهای قبل بود هم به خاطر حضور شما و هم اون امیدی که خیلی خیلی وقته توی قلب منو و مامانی هست به همین خاطر خیلی برامون فرق داشت و به نوعی از محدود دفعاتی بود که امسال این چند روز تعطیلا ت خوش گذشت گلم و نتونستیم جایی بریم اما خوب این چند روز بد نگذشت با عمویها که ما همه روز سال تحویل 30 اسفند خونه بابا قنبری بودیم و سال تحویل همه اونجا بود فکر کنم ساعت 14:31:56 سال تحویل شد و عیدیها مون رو گرفتیم و من اولین عیدی رو نذر کردم از عمو فرامرز گرفتم به امید این سال جدید همون سالی باشه که م...
5 فروردين 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین یار می باشد